چگونگی نامگذاری این معاونت، نشاندهنده حیطه اختیارات و وظایف اوست و تقدم کلمه «راهنمایی» بر کلمه «رانندگی» نشاندهنده این است که از نقطه نظر متولیان امر، راهنمایی بر رانندگی اولویت داشته و اصالتاً راهنمایی و آموزش افراد بر بازدارندگی و کیفردهی ارجحیت دارد.
از دیگر سو، «در واقع» فرایند صدور برگ جریمه یا ابطال گواهینامه یا درج نمره منفی و حتی توقیف خودرو، نوعی دادرسی کیفری است و افسر راهور با مطابقت عمل ارتکابی راننده اعم از فعل یا ترک فعل با قوانین و مقررات مربوطه و احراز مجرمیت وی اقدام به کیفردهی راننده میکند. و حتی مصادیقی مانند تعدد جرم، تکرار جرم و تشدید مجازات نیز که از مصادیق مباحث کیفری است در آن دیده میشود.
آنچه در ذیل به آنها اشاره میشود مواردیست که همگان کم و بیش و به شیوههای مختلف شاهد آن بودهایم و اگر مأمورین محترم پلیس راهور به آنها توجه کنند قانونمندی این معاونت، بیش از پیش نمودار خواهد شد.
همانطور که اشاره شد تخلف راننده از قواعد و مقررات و برخورد پلیس با این تخلفات عملاً نوعی فرآیند دادرسی کیفری است ولی پلیس نمیتواند با استتار خود به طرق مختلف مانند مخفی شدن پشت درختها، پشت تپهها و پیچها، زیر سایه پلها و زیرگذرها و قرار دادن خودرو در جهت حرکت سایر خودروها و بالا نگه داشتن درب صندوق عقب خودرو به نحوی که چراغ?گردان روی سقف، از دید رانندگان مخفی نگه داشته شود و استتار بواسطه همرنگی لباس مأمور و دوربین و روکش داخلی درب صندوق عقب که هر سه به رنگ تیره دیده میشوند به کنترل سرعت و ثبت تخلف رانندگان بپردازد و اینگونه فرایند دادرسی را به صورت مخفیانه جاری کند.
پلیس موظف است قبل از محدوده کنترل سرعت، تابلوها و علائم هشداردهنده را به صورتیکه راننده آن را به طور واضح ببیند نصب کند و بدینوسیله به راننده هشدار دهد که مقررات را رعایت کند و حضور پلیس و ابزارهای کنترلکننده را به وی متذکر گردد و نه اینکه با اختفاء و استتار، فرصت تخلف از قواعد و مقررات را به راننده بدهد و سپس بطور ناگهانی از کمینگاه و استتار خارج شده و راننده را متوقف سازد.
چه بسا همین اقدام پلیس و خروج ناگهانی و به تبع آن ترس و اضطراب یکباره راننده، موجب بروز حوادث مختلف شود.
تعقیب کردن خودرو متخلف توسط خودروی کنترل نامحسوس با پلاک شخصی و رنگی که هیچ شباهتی به خودروی پلیس ندارد، بدون چراغ گردان و اساساً هیچ مشخصه پلیسی، چه توجیهی دارد؟
با دیدن صحنههای تعقیب رانندگان متخلف در برنامه کنترل نامحسوس سیما، این پرسش به ذهن متبادر میشود که چرا پلیس با دیدن اولین تخلف، خودروی مورد نظر را متوقف نمیکند؟ و منتظر تخلفات متوالی و پی در پی و در نهایت توقیف و انتقال خودرو به پارکینگ میماند؟
اگر در خلال تخلفات دیگر، حادثهای اتفاق افتد و شخص یا اشخاصی قربانی این حادثه شوند، پلیسی که مشغول تعقیب و فیلمبرداری بوده و میتوانست مانع بروز حادثه شود و نشد، چه توضیحی خواهد داشت؟
اگر راننده به گمان اینکه یک خودرو شخصی در تعقیب اوست به سرعت خودرو افزوده و جان و مال خود و خانوادهاش را در معرض خطر قرار دهد، پلیس این عمل را چگونه توجیه میکند؟
از طرفی برخورد افسران و درجه داران راهور با رانندگان نیز حائز اهمیت است. فرهنگ کنترل و نظارت ایجاب میکند که مأمور راهور صرفنظر از حفظ کرامت انسانی، برای ایجاد حس شرمندگی و شرمساری در فرد خاطی، از خودرو خود پیاده شده با رعایت ادب و ادای احترام و برخورد مناسب، صرفنظر از تخلف ارتکابی، نوع تخلف و نوع و میزان مجازات را به اطلاع راننده رسانده و در صورتیکه منتهی به صدور برگ جریمه شود، برگه را به وی تقدیم کند و مجدداً با ادای احترام به این فرآیند پایان دهد. نه اینکه با فراخوان راننده به مجاورت درب خودرو خود، با پایین آوردن شیشه، تنها به قدری که رد و بدل کردن مدارک ممکن باشد و بدون هیچگونه گفتگو، برگ جریمه را تحویل راننده دهد…. این عمل بافرهنگ تعریف شده برای پلیس، منافات عمیق و اساسی دارد. علیالقاعده، مسئولین نیروی انتظامی و حتی خود پلیس راهور نیز با شیوههایی که آثار مثبت ندارد موافق نیستند.
کریم رنجبر کارشناس حقوقی