text1

سه شنبه, 29 اسفند 1402-

بسته حوادث 8 آذر

دیده بان هشتم : شوهرم مرا نزد زنی برد که لباس به تن نداشت

زن جوانی که از فهمیدن خیانت شوهرش شوکه شده بود برای کمک به مرکز مشاوره رفت و ماجرای زندگیش را اینطور توضیح داد.

زنی 28 ساله باچشمانی پف کرده و اشکبار، ظاهری آشفته و پوششی ساده وارد اتاق مشاوره شد بعد از معرفی، با گریه های مستمر شروع به شرح ماجرا کرد.

 

بسته حوادث اصلاحی

 

من خیلی بدبختم ازدیروز نه زمین منو میخره نه هوا .انگار دچار کابوس شدم . خیلی برام سخته. من تمام شدم . من از دیروز مردم. چرا شوهرم باید این بلا رو سر من بیاره؟ من چی کم گذاشته بودم مگه؟ چطور دلش آمد آن زن را به من ترجیح بده؟ دیروز گوشی شوهرم رو نگاه میکردم که تو گالریش عکس اسکرین شات از 5 پروفایل به نام آقا ولی با عکس زن دیدم همان شماره ها رو از داخل واتس آپ نگاه کردم . متوجه شدم مربوط به زن غریبه و باهاشون چت کرده بود .

 

بعد از داد و بی داد و جیغ و شکستن تلویزیون و شیشه میز بوفه مجبور شد بهم توضیح بده که معلوم شد با یکیشون رابطه داره ولی 4 تای دیگه رو تازه پیدا کرده بود فقط در حد آدرس و فضای مجازی. بعد از توضیحاتش گفتم یا میبری من ببینمش یاخودم رو باخونه آتیش میزنم .رفتیم تهران و رسیدیم دم در و زنگ زدیم . یک خانم با پوششی ناشایست در را باز کرد و سلام کرد. من زانوهام شل شد داد زدم ، جیغ کشیدم و به خانم حمله کردم . همسرم منو گرفت و جداکرد. بعد کلی فریاد تو آپارتمان همسرم منو کشید و با خودش برد تو ماشین و به خونه برگشتیم. تو راه توضیح داد 3 ساله رابطه دارد . دقیقاهمون 3 سالی که شروع اختلاف ما بود و شوهرم هر روز از من فاصله بیشتری می گرفت و بعد از یک سال کلا رابطه زناشویی را از من گرفته بود و از لحاظ عاطفی هم کاملا تنها بودم و مجبور شدم به دوست همسرم درددل کنم و به او پناه ببرم. که چند وقت پیش به دلیل پیشنهاد بی شرمانه که داده بود گذاشتمش کنار، گفتم من به شوهرم خیانت نمی کنم . ولی بی خبر از این که شوهرم 3 ساله به من خیانت می کند و دلیل رابطه نداشتن با من معلوم شد. خیلی پشیمانم . کاشکی منم بهش خیانت می کردم. ولی نه مگر من حیوانم . متاسفم برات .

 

بدهکار مهریه چک ۴۰۰میلیونی را قورت داد

زن ۴۴ ساله در حالی که سراسیمه خود را به مرکز انتظامی رسانده بود، با بیان این که «فریب حیله گری همسرم را خوردم» به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: ۲۴ ساله بودم که «باقر» به خواستگاری ام آمد. آن زمان تحصیلات دانشگاهی ام به پایان رسیده بود و در یکی از ادارات دولتی استخدام شدم با آن که خواستگارم شغل آزاد داشت، ولی نمی دانم چرا خانواده ام درخصوص وضعیت اخلاقی و اجتماعی او تحقیق درستی انجام ندادند.

 

حتی یکی از افرادی که از «باقر» شناخت خوبی داشت به پدرم گفته بود که او مواد مخدر مصرف می کند، ولی پدرم این موضوع را جدی نگرفت و مدعی بود «دیگران به دلیل حسادت یا دشمنی حرف هایی می زنند که قابل اعتنا نیست!» خلاصه من و باقر پای سفره عقد نشستیم و زندگی مشترکمان در حالی ادامه یافت که من بعد از ازدواج متوجه شدم او به مواد مخدر سنتی اعتیاد دارد.

با وجود این چیزی نگفتم و برای حفظ آبروی خانوادگی سکوت کردم. اختلافات ما نیز در حالی آغاز شد که همسرم به خانواده اش اهمیتی نمی داد. او یک روز سر کار می رفت و چند روز بیکار در خانه استراحت می کرد. به همین دلیل من نتوانستم به او اعتماد کنم و فقط یک فرزند پسر به دنیا آوردم، چرا که آینده او را نیز تاریک می دیدم.

 

با همه تلخی ها و سختی ها حدود ۲۰ سال در کنار «باقر» زندگی کردم، اما از یک ماه قبل دیگر شرایط زندگی ما به گونه ای شد که نمی توانستم این وضعیت را تحمل کنم و پس از مدتی جدال با افکارم، در نهایت تصمیم به طلاق گرفتم، ولی نمی خواستم مسیر طلاق را در دادگاه و پاسگاه طی کنم به همین دلیل با «باقر» صحبت کردم و قرار شد که من به جای ۳۵۰ سکه بهارآزادی که مهریه ام بود یک چک ۴۰۰ میلیون تومانی بگیرم و از بقیه حق و حقوقم بگذرم.

 

فرزندم نیز به سن قانونی رسیده بود و خودش می توانست برای آینده اش تصمیم بگیرد که نزد کدام یک از ما زندگی کند! این شرط را هر دو نفرمان پذیرفتیم و من که قصد داشتم هرچه زودتر از همسرم جدا شوم چک نقدی را به اقساط مهریه ترجیح دادم و این گونه برای گرفتن طلاق توافقی اقدام کردیم و آن روز به اتفاق هم به محضر ثبت طلاق رفتیم و بعد از طی مراحل قانونی و امضای اسناد طلاق، چک ۴۰۰ میلیون تومانی را از همسرم گرفتم و سپس به همراه خواهرم به بانک رفتم تا آن را وصول کنم ،چرا که اطمینان داشتم این مبلغ در حساب بانکی «باقر» وجود دارد، اما زمانی که در بانک در نوبت انتظار بودم «باقر» تماس گرفت و از من خواست به او مهلتی بدهم تا مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان را به دو چک ۲۰۰ میلیونی تبدیل کند تا بانک آن را به راحتی بپردازد وگرنه برای دریافت این مبلغ دچار مشکل می شوم.

 

من هم پذیرفتم و منتظر ماندم، اما زمانی که وارد بانک شد و از من خواست ابتدا چک ۴۰۰ میلیونی را به او بدهم، نتوانستم باز هم به او اعتماد کنم به همین دلیل اصرار کردم اول دو چک ۲۰۰ میلیونی را بدهد که او پیشنهاد کرد هر دو نفر چک هایمان را به خواهرم بدهیم! هنگامی که من چک ۴۰۰ میلیونی را به خواهرم دادم او در یک لحظه چک را از دست خواهرم قاپید و در میان بهت و حیرت ما و کارمندان بانک آن را قورت داد و سپس گفت: «حالا برو هر کاری از دستت برمی آید، انجام بده!»

 

من هم که حیرت زده مانده بودم سراسیمه خودم را به کلانتری رساندم تا از طریق دوربین های مدار بسته بانک که این صحنه را ضبط کرده ، ادعایم را ثابت کنم.

 

با توجه به اهمیت موضوع و با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ زمانی (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد) بررسی های تخصصی این ماجرا پس از انجام اقدامات مشاوره ای در دایره مددکاری اجتماعی ادامه یافت.

شهر خبر

insta1بروزترین خبرهای حقوقی و قضایی کشور را در صفحه اینستاگرام ما دنبال فرمایید

منتشر شده در سه شنبه, 08 آذر 1401 17:37

 

 apple1  tel11  insta1
 وب اپلیکیشن  گوگل پلی 3  بازار2
بله2 ایتا  

گیف جدید دیده بان

ارز - طلا - سکه قیمت ( تومان )
دلار 0
یورو 0
پوند 0
یوان چین 0
دینار عراق 0
دینار کویت 0
درهم 0
لیر 0
سکه بهار آزادی 0
سکه امامی 0
نیم سکه 0
ربع سکه 0
سکه 1 گرمی 0
طلای 24 عیار 0
طلای 18 عیار 0
طلا مثقالی 0
طلا اونس 0
بیت کوین 0
اتریوم 0
مابقی ارزها
دلار کانادا 0
دلار استرالیا 0
دلار نیوزلند 0
دلار سنگاپور 0
دلار هنگ کنگ 0
ریال عربستان 0
ریال قطر 0
ریال عمان 0
فرانک سوییس 0
کرون سوئد 0
کرون دانمارک 0
کرون نروژ 0
دینار بحرین 0
لیر سوریه 0
روپیه هند 0
روپیه پاکستان 0
منات آذربایجان 0
درام ارمنستان 0
لاری گرجستان 0
رینگیت مالزی 0
بات تایلند 0
افغانی 0

Copyright 2019 All Rights Reserved

طراحی سایت خبری توسط نونگار پردازش